یک حفره سیاه فضایی، جسمی است که سرعت گریز آن بیشتر از سرعت نور باشد. سرعت گریز، به حداقل سرعتی گفته میشود که یک جسم باید دارا باشد تا بتواند از جاذبه جسم دیگری بگریزد. برای گریز از نیروی جاذبه زمین، سرعت یک جسم باید به بیش از 40،000 کیلومتر در ساعت برسد. اما برای گریز از حفرة سیاه، سرعت جسم باید به بیش از سرعت نور که حدود 300،000 کیلومتر در ثانیه است برسد، یعنی سرعت آن، بیش از یک میلیارد و هشتاد میلیون کیلومتر در ساعت باشد.
برای رسیدن به چنین سرعتی، بطور طبیعی، یک مشکل وجود دارد، و آن این است که فقط نور چنین سرعتی دارد. چیزهایی که مثل انسان و سفینة فضائی از ماده ساخته شده اند، حتی نمی توانند حدود آن سرعت را داشته باشند. به همین دلیل، هیچ چیزی نمی تواند از حفره سیاه بگریزد. اگر نور نتواند از حفره سیاه بگریزد، این بدین معنی است که ما قادر به دیدن آن نخواهیم بود و در نتیجه، نمی توانیم بفهمیم که چه چیزی در حفره سیاه اتفاق میافتد. در حقیقت عقاید ما در مورد حفرههای سیاه از تئوری کلی نسبیت آلبرت انیشتین منشاء میگیرد. برای دانشمندان مسلم است که داخل یک حفره سیاه فعل و انفعالات فیزیکی ناشناخته زیادی انجام میگیرد.
حفرههای سیاه بازمانده از ستارگان عظیمی هستند که سوختشان به اتمام رسیده و به اصطلاح مرده اند. البته، فقط ستارگانی که حجم آنها بیش از سه برابر خورشید خودمان است، حفرههای سیاه بوجود میآورند. بعضی از این ستارگان عظیم، منفجر شده و بصورت یک "سوپر نوا"ی درخشان در میآیند. بعضی سوپر نواها، بطور کامل منفجر شده و چیزی از خود باقی نمی گذارند. اما بعضی دیگر در مرکز خودشان فرو میریزند و همه مواد در آنها با هم محکم برخورد کرده و به هم می چسبند. بستگی به اینکه مرکز آنها چقدر عظیم و حجیم باشد، سوپر نواها تبدیل به نوترون شده و یا تبدیل به حفرههای سیاه میشوند.
به این خاطر که ما نمیتوانیم خود حفرههای سیاه را ببینیم، ممکن است فکر کنیم که پیدا کردن آنها غیر ممکن است. اما به کمک فنآوریهای ستاره شناسی، اولین آنها در سال 1972 میلادی کشف شد. نام این حفره Cyghus x-1 و متعلق به کهکشان راه شیری است. با وجود اینکه خود حفرههای سیاه دیده نمیشوند، اما تاثیر قوة جاذبه عظیم آنها بر ستارههای نزدیکشان را میتوان بررسی کرد. همیشه یک ستاره، با سوپر نوا جفت میشود و گازهای حاصل از آن ستاره بصورت مارپیچ به داخل سوپر نوا بلعیده میشوند. حرکت مارپیچی گازها، تصویر یک حفره سیاه را در مرکز سوپر نوا بوجود میآورد و بدین جهت است که آن را حفره سیاه مینامند.
سال 1766 میلادی، یوهان تیتوس منجم آلمانی توانست رابطه ساده ای بیابد که با استفاده از آن می شد فاصله سیارات از خورشید را بدست آورد. چند سال بعد نیز دیگر منجم هموطن او، یوهان الرت بُد، این رابطه را مستقلا" دوباره کشف کرد.البته این رابطه را هر دو از طریق بازی با اعداد بدست آوردند و بدست آوری آن رابطه پایۀ علمی نداشت. امروزه این رابطه به رابطه تیتوس_بُد مشهور است. این رابطه بدین صورت است:
سیارات | عطارد | زهره | زمین | مریخ | ؟؟؟ | مشتری | زحل |
جواب رابطه تیتوس_بُد | 0.4 | 0.7 | 1.0 | 1.6 | 2.8 | 5.2 | 10 |
فاصله واقعی از خورشید | 0.39 | 0.72 | 1.00 | 1.52 | ؟؟؟؟ | 5.20 | 9.54 |
- در سطح کره ی ماه تا چه ارتفاعی می توانید بالا بپرید؟
در واقع نیروی میدان گرانش بر روی سطح ماه تنها 0.16 شتاب گرانش بر روی زمین است، بنابراین این بدان معناست که با صرف انرژی مساوی ، شما می بایست بتوانید 6.1 برابر، بالاتر بپرید. البته در چنین گرانش ضعیفی اصلا صلاح نیست که خیلی بالا بپرید چون ممکن است امکان برگشت وجود نداشته باشد.
- در هر ثانیه خورشید 540 میلیون تن هیدروژن را به 495 میلیون تن هلیم تبدیل میکند .در این فرایند 45 میلیون تن ماده به انرژی تبدیل میشود که به شکل نور به زمین میرسد.
- هنگامی که هسته ی ستاره منفجر میشود پوسته های بیرونی ان به بیرون پرتاب میشو ند ستاره محضر تنها در خلال چند ساعت انرژی ای را منتشر میکند که خورشید ما در مدت پنج میلیون سال منتشر میکند در این حال ستاره چندین برابر درخشانتر میشودای پدیده را ابر نواختر مینامند.
- منظومه شمسی ما مرکز راه کهکشان (مرکز کهکشان را شیری) را در هر 225میلیون سال بکبار دور میزند این مدت را اختر شناسان سال کیهانی میگویند
- طبق نظریه ای از الکساندر فریدمن فیزیکدان روسی روزی جهان از منبسط شدن متوقف و سر انجام اجرام به سوی هم حرکت میکنند و همه ی انها در یک نقطه ی یگانه جمع میشوند (پایان جهان).این حادثه را رمبش بزرگ میگویند.
- دستور طبخ یک ستاره:
بسیار ساده است ابتدا فشرده شدن ابر عظیمی از غبار و گاز بین ستاره ای در حجمی نسبتا کوچک اتمهای هیدروژن را به یکدیگر نزدیک میکند (در خود فرو ریختن ) این ابر احتمالا با دریافت ضربه ای از موج حاصل از انفجار یک ستاه ی نزدیک اغاز میشود فشردگی ابر در اثر نیروی گرانش انقدر ادامه مییابد تا جوش هسته ای اغاز شود نیروی رو به بیرون حاصل از این جوش هسته ای فشردگی بیشتر ابر را متوقف میکند و وقتی این تعادل برقرار شد در واقع ستاره متولد میشود
- رنگ ستارگان از باطن ستاره پرده بر میدارد:
ستارگان ابی داغتر از خورشید و قرمز ها سردتر از ان هستند
بیشتر ستارگان داغتر از خورشید بین ده تا صد برابر خورشید جرم دارند.
انواع حرکات کره ی زمین :
1) حرکت انتقالی Revolution : که زمین با سرعت 30 کیلومتر بر ثانیه آنرا بدور خورشید در مدت 366 روز طی می کند.
2)حرکت وضعی Rotation :که زمین هر 23ساعت و 56 دقیقه یکدور بدور خود می زند و این حرکت از شرق بغرب است.
3)حرکت تقدیمی Precessional : وقتی فرفره می چرخد، محور دورانش دایره ی کوچکی را طی می کند. زمین هم چون بدور خودش می چرخد پس محور دوران حرکت وضعیش ( که رو به ستاره ی قطبیست) حرکت دیگری هم می کند که باعث می شود در هر 26000 سال یکدور کامل حول محور عمود بر دایرة البروج بزند.
این آیسی دارای 4 گیت NAND است.به پایه های ورودی وخروجی در شکل زیر دقت کنید.،پایه 7 تغذیه منفی و پایه 14 تغذیه مثبت است.گیت NAND عکس گیت AND است.همانطور که در شکل مشاهده می کنید.،علامت NOT در بالای AND هر دو پایه ورودی وجود دارد.J،K،L،M پایه های خروجی هستند.
|
پایه بلندتر پایه مثبت(آند) و پایه کوتاهتر منفی (کاتد)است.همانطور که در نقشه ملاحظه می کنید.پایه بلندتر به پایه های آیسی متصل است و پایه کوتاهتر تمامی LED ها به صورت مشترک به منفی منبع تغذیه متصل شده است.
![]() |
تمام اتصالات کاملا در نقشه مشخص است.،آیسی 4017 یک Shift Register است.که پالس دریافت شده در پایه 14 را که در نقشه می بینید.،به بقیه پایه هایی که LED به آن متصل است.، شیفت می دهد.واین کار مکررا تکرار می شود وشما شاهد روشن و خاموش شدن LED ها خواهید بود.،اگر مدار شما عمل نکرد.،با استفاده از پیچ گوشتی ساعتی پتانسیومتر را به گونه ای تنظیم کنید.،تا شاهد رقص نور در LED ها باشید.U2 آیسی 4011 و U1A ,U1B در واقع 2 تا از گیتهای NAND آیسی 4011 است.
پایه 15 آیسی 4017 پایه reset یا آغاز شمارش از پایه 3 است.این پایه با لبه بالارونده ولتاژ تحریک می شود.برای جلوگیری از reset مدار به صورت ناخودآگاه آنرا به همراه پایه8 و 13 زمین می کنیم.
پایه 14 نیز نسبت به لبه بالا رونده پالس حساس است.و به محض دریافت پالس در اولین بار پایه 3 را high می کند.وشما شاهد روشن شدن LED متصل به این پایه می شوید.این روند تا پایه 11 که آخرین پایه مربوط به شمارش است در صورت دریافت پالس در پایه 14 ادامه خواهد داشت.
پالس نیز به طور خودکار توسط آیسی NAND 4011 ایجاد می شود.فاصله زمانی بین شارژ و دشارژ خازن باعث تحریک پایه 14 می شود.فاصله زمانی بین شارژ و دشارژ خازن در واقع فاصله زمانی بین روشن و خاموش شدن LED ها یا high و low شدن پایه های آیسی 4017 است.
می توانید با پیچ گوشتی ساعتی این پتانسیو متر را پیچانده و فاصله زمانی شارژ و دشارژ خازن و در واقع فاصله زمانی بین شمارش ها را به طور دلخواه تنظیم کنید.
![]() |
![]() |
![]() |
|
![]() |
این موتورعموما دارای چهار قطب میباشد که سیم پیچها بر روی این چهار قطب قرار می گیرند و شما با ارسال بیتهای 0و1به این سیم پیچها در واقع میدان مغناطیسی ایجاد می کنید که این میدان باعث حرکت روتورمغناطیسی موجود در داخل موتور پله ای می شود البته میبایست این سیم پیچها را به توالی 0 و 1 کرد و گرنه موتو ر مطابق میل شما نخواهد چرخید یکی از مشخصه های این موتور زاویه حرکت آن می باشد و هر موتوری زاویه حرکتی مخصوص به خودش را دارد مثلا اگر موتوری زاویه حرکتش 7درجه باشد این موتور در هر بار ی که سیم پیچهایش حاوی ولتاژ می شوند 7 درجه در سمت حرکت عقربه های ساعت یا خلاف جهت آن بسته به اینکه سیم پیچها با چه ترتیبی ولتاژ دار می شوند خو اهد چرخید این 7 درجه چرخش برای این موتور پله ای نمونه یک پله یا یک step محسوب می شود با این تعریف متوجه شدید که یک موتور پله ای در یک دور کامل ممکن است.،100تا 200 پله کمتر یا بیشتر بسته به نوع موتور خواهد داشت.شما حتی می توانید یک موتور پله ای را به صورت نیم پله یعنی با نصف زاویه حرکت راه اندازی کنید این موتورها به صورت میکرو پله نیز حرکت می کنند در واقع منظور حرکت خیلی ریز ودقیق است. وقتیکه شما یک موتور پله ای را از نزدیک می بینید متوجه تعدادی سیم رنگی می شوید که از موتور پله ای بیرون آمده در واقع این سیم ها هر کدام به سر یک سیم پیج متصل هستند و یک سیم بین تمام سیم ها مشترک است .
این موتور به صورت 1 بیتی یا دو بیتی حرکت می کند در حالت یک بیتی در هر لحظه تنها یک سیم پیچ پالس 1 را دریافت می کند ودر حالت دو بیتی دو سیم پیچ در هر لحظه پالس 1 را دریا فت می کنند اگر این دریافت پالس به صورت منظم و پشت سر هم انجام شو د موتور نیز به صورت صحیح به سمت جهت حرکت عقربه های ساعت یا خلاف جهت آن حرکت خواهد کرد.
بیایید نحو ه کنترل موتور پله ای را در دو حالت یک بیتی یا دو بیتی بررسی کنیم .
در حالت یک بیتی اگر اول سیم پیچ 1 را تحریک کنیم .سیم پیچ 2و3و4 بدون تحریک باید باشند جهت حرکت موتور پله ای در سمت حرکت عقربه های ساعت بعد از سیم پیچ 1 نوبت سیم پیچ 2 است که تحریک شود.، و در این حالت نیز بقیه سیم پیچها بدون تحریک هستند بعد از آن نوبت سیم پیچ 3 و سپس نوبت سیم پیچ شماره 4 است دقت کنید که در هر لحظه یک سیم پیچ تحریک شو د اگر بعد از سیم پیچ 1 سیم پیچ 4 را تحریک کنیم و سپس به سراغ3و2 برویم موتور در جهت عکس عقربه های ساعت خواهد چرخید.
در حالت دو بیتی در لحظه دو سیم پیچ بار دار می شو ند مثلا اگر اول سیم پیچ 1 و2 تحریک شوند بعد سیم پیچ 2و3 سپس 3و4 ودر نهایت 4و 1 برای حرکت موتور پله ای بایست همین ترتیب را تا موقعییکه می خوا هید موتور حرکت داشته باشد ادامه دهید حال اگر این ترتیب را عوض کنید موتور در خلاف جهت فعلی حرکت می کند
![]() |
![]() |
|
|
حالا بیا یید ببینیم چه اتفاق می افتد که موتور پله ای حرکت می کند.
کلید فهمیدن اینکه موتورهای الکتریکی چگونه کار می کنند فهمیدن نحوه عملکرد آهن ربای الکتریکی است آهن ربای الکتریکی مبنای کار موتورهای الکتریکی است.
اگر سیمی حدود 10 سانتی متر بردارید و به دور میخی بپیچید و دو سر آنرا به دو سر یک باطری وصل کنید زمانیکه جریان از سیم عبور می کند یک میدان مغناطیسی در اطراف سیم ایجاد می شود و آن میخ تبدیل به آهنربا می شود این میدان تا زمانییکه جریان از سیم عبور میکند وجود دارد یعنی تا زمانییکه دو سر سیم به باطری متصل باشد و زمانییکه این اتصال قطع شود این میدان نیز از بین می رود آن سر میخ که به قطب مثبت باطری وصل شده S وسر دیگر را که به قطب منفی باطری وصل شده N می نامییم حال اگر یک آهن ربای نعلی شکل بردارید و این میخ را به صورت معلق در وسط این آهن ربا قرار دهید به طورییکه میخ کاملا افقی قرار گیرد در صورتیکه قطب N میخ در مقابل قطب N آهن ربا ی نعلی شکل قرار بگیرد .
وقطب دیگر میخ نیز به همین صورت در این وضعییت میخ 180 درجه خواهد چرخد تا قطب N میخ در مقابل قطب S آهنربا و قطب S میخ در مقابل قطب N آهن ربا قراربگیرد همانطور که میدانید دو قطب متضاد همدیگر را جذب ودو قطب همسان همدیگر را دفع می کنند که حرکت میخ نیز در آهن ربای نعلی شکل به همین صورت است .
حرکت موتورهای الکتریکی نیز در واقع از همین قانون پیروی می کند ما هر بار که در یک موتور پله ای یک سیم پیچ را تحریک می کنیم در واقع قطبهای N , S را در داخل موتور ایجاد میکنیم و روتور نیز مثل آن میخ و با استفاده از قانون جذب ودفع قطبها به حرکت در مآید واین حرکت همان چیزی است که ما به صورت فیزیکی از موتور مشاهده می کنیم .